آگاهی به هنگام از حقیقت
فیدل کاسترو فیدل کاسترو

مترجم: علی مفرح

 

وقتی كه داشتم یكی از مقالات پیشین ستون تأملاتم را می‌نوشتم ـ و وقوع فاجعه بشری نیز نزدیك می‌شد ـ بزرگ‌ترین نگرانی من عمل به تكلیف خود برای اطلاع‌رسانی به مردم بود.

امروز من در مقایسه با ۲۶ روز گذشته آرام‌تر هستم. همچنان كه وقایع به وقوع خود ادامه می‌دهند، من می‌توانم اطلاع‌رسانی خود به افكار عمومی كشور و جهان را غنی‌تر نموده و آن را تصریح كنم.

اوباما وعده داده بود كه اگر آمریكا مرحله یك هشتم نهایی جام جهانی را پشت سر بگذارد، او در بازی یك چهارم نهایی در تاریخ ۲ ژوییه حاضر خواهد شد. او باید بیش از هر كس دیگری می‌دانست كه بازی‌های یك چهارم نهایی نمی‌توانست زمانی انجام گیرد كه قبل از آن وقایعی بسیار وخیم اتفاق افتاده ـ و دست‌كم او باید از زمان وقوع آن وقایع مطلع می‌بود.

جمعه گذشته، ۲۵ ژوین، ‌یك آژانس خبری بین‌المللی كه وسواس زیادی در مورد جزییات خبری كه منتشر می‌كند به خرج می‌دهد، سخنانی از قول ژنرال علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مخابره كرد. این فرمانده سپاه هشدار داده بود «در صورتی كه آمریكا و هم‌پیمانان آن اقدام به بازرسی كشتی‌های ایرانی در آب‌های آزاد و بین‌المللی ‌كنند، با واكنش خاص و متناسب نیروی دریایی سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس روبرو خواهند شد». این خبر از آژانس خبری "مهر" ایران نقل شده بود.

این آژانس خبری، مطابق گزارش مخابره شده، نوشته بود: «فدوی به اظهارات خود چنین اضافه كرد كه در حال حاضر شاهد صدها شناور موشك‌انداز در نیروی دریایی سپاه هستیم».

این اطلاعات كه تقریباً‌ همزمان با چاپ اطلاعات مربوطه در «گرانما» ـ و یا شاید قبل از آن ـ انتشار یافته، به نظر می‌رسد كه برخی از قسمت‌های آن رونوشت پاراگرافی از مقاله ستون تأملات مورخ پنج‌شنبه ۲۴ ژوئن است كه در شماره جمعه ۲۵ ژوئن آن نشریه به چاپ رسید.

این اتفاق و تلاقی زمانی را می‌توان نتیجه استدلال منطقی دانست كه من همیشه به كار می‌گیرم. من حتی یك كلمه هم از آنچه كه توسط آن آژانس خبری ایرانی انتشار یافت، نمی‌دانستم.

من هیچ شكی ندارم كه به محض اینكه رزم‌ناوهای آمریكا و اسراییل ـ به همراه سایر كشتی‌های نظامی آمریكا كه در حوالی سواحل ایران هستند ـ در منطقه موضع بگیرند و سعی كنند اولین كشتی تجاری ایران را بازرسی كنند، بارانی از موشك از دو طرف باریدن خواهند گرفت. این دقیقا لحظه‌ای است كه این جنگ دهشتناك آغاز خواهد شد. پیش‌بینی اینكه چند كشتی از طرفین غرق خواهد شد و كشتی‌های كدام طرف بیشتر غرق خواهد شد، امكان‌پذیر نیست.

مهم‌ترین چیز برای مردم ما، اطلاع به موقع از حقیقت است.

می‌توان گفت ۹۹.۹ درصد و یا بیشتر هم‌میهنان من، احیانا به طور غریزی، امیدوارند و از ته قلب با من آرزو می‌كنند كه من در اشتباه باشم. من با كلیه افراد و نزدیك‌ترین محافل به خود صحبت كرده‌ام و در عین حال بسیاری از شهروندان نجیب، بشر دوست و با وجدان، پس از مطالعه مقالات ستون تأملات من، به هیچ نحوی با نظر من مخالفت ننمودند. بلكه آنها با نظر من موافق بوده، آن را باور كرده و بی‌درنگ استدلال مرا پذیرفتند. ولی، در عین حال، فورا توجه خود را به انجام كامل كاری كه برعهده داشتند معطوف داشتند.

این دقیقاً آن چیزی است كه ما از هم‌وطنان خود انتظار داریم. بدترین چیز این است كه انسان به ناگاه، و بدون اینكه قبلا به هیچ وجه چیزی از احتمال وقوع واقعه‌ای شنیده باشد، و به یك باره از واقعه‌ای بسیار وخیم مطلع شود. در این صورت، سردرگمی و هراس و سراسیمگی همه را فرا می‌گیرد. و این چیزی است كه در شأن مردم قهرمانی مانند كوبایی‌ها نیست. این مردم در اكتبر سال ۱۹۶۲ در معرض هدف حمله گسترده‌ اتمی قرار داشتند و برای لحظه‌ای هم كه شده، تردیدی برای انجام وظایف‌شان به خود راه ندادند.

جنگجویان و فرماندهان جان بر كف نیروهای مسلح انقلاب ما، در زمان انجام ماموریت‌های بین‌المللی قهرمانانه خود نیز نزدیك بود قربانی حملات اتمی به نیروهای كوبایی شوند. و این هنگامی بود كه نیروهای ما به مرزهای جنوبی آنگولا نزدیك می‌شدند. نیروهای ما، قبلا، نیروهای آفریقای جنوبی را، در نبرد "كوتیو كواناواله" (Cuito Cuanavale) شكست داده، از آنجا رانده بودند و داشتند در مرز آنگولا و نامیبیا سنگربندی می‌كردند.

پنتاگون (وزارت دفاع آمریكا ـ م)، با اطلاع كامل رییس‌جمهور امریكا، از طریق اسراییل حدوداً ۱۴ بمب هسته‌ای در اختیار دولت نژادپرست آفریقای جنوبی قرار داده بود. این بمب‌ها ـ همان گونه كه در مقالات پیشین ستون تأملات توضیح داده‌ام ـ بسیار قوی‌تر از بمب‌هایی بودند كه به شهرهای هیروشیما و ناكازاكی شلیك شدند.

من نه پیغمبرم و نه طالع‌بین. هیچ كس، حتی كلمه‌ای، درباره آنچه كه می‌رود اتفاق بیافتد به من نگفته‌ است. تمام این اظهارات من حاصل آن چیزی است امروز آن را استدلال منطقی می‌نامم.

ما نه تازه‌كاریم و نه می‌خواهیم در این موضوع پیچیده دخالت كنیم.

در بحرانی كه پس از حمله اتمی بروز خواهد كرد، می‌توان گفت كه در سایر كشورهای اسپانیولی و پرتغالی‌زبان قاره آمریكا چه اتفاقی خواهد افتاد.

در چنین شرایطی، كسی نمی‌تواند از نظام سرمایه‌داری و یا نظام سوسیالیستی صحبت كند. فقط مسئله‌ای كه مطرح می‌شود مدیریت كالاها و خدمات موجود در این قاره است. هر كشوری، بطور ناگزیر، تحت حكومت همان كسانی خواهد بود كه هم اكنون حكومت آن را در دست دارند. تعدادی از این كشورها بسیار به نظام سوسیالیستی نزدیك هستند. و آن دیگر كشورها كه اكنون از چشم‌انداز رونق در بازار سوخت، اورانیوم، مس، لیتیوم، آلومینیوم، آهن و سایر فلزات كه به كشورهای پیشرفته و ثروتمند در بازار جهانی ارسال می‌كنند، بسیار سرخوش و شادمان هستند، به یكباره با ناپدید شدن این بازار مواجه خواهند شد.

مواد غذایی فراوانی كه در حال حاضر به آن بازار جهانی صادر می‌شود به یكباره ناپدید خواهد شد.

در چنین شرایطی، مهم‌ترین مواد لازم برای زندگی یعنی مواد غذایی، آب، سوخت و سایر منابع این نیمكره واقع در جنوب ایالات متحده آمریكا به فراوانی به حفظ و بقاء این تمدن بسیار كوچك (آمریكا) اختصاص دارد كه پیشرفت عنان گسیخته و بی‌ضابطه‌اش بشریت را به چنین مصیبتی كشانده است.

‌برخی مسایل تا این لحظه هنوز كاملا روشن نشده است. آیا این دو نیرومندترین قدرت هسته‌ای، یعنی آمریكا و روسیه،‌ از بكار گرفتن تسلیحات اتمی خویش علیه یكدیگر امتناع خواهند كرد؟

آنچه كه بدون هیچ شكی مسلم است، این است كه از جانب اروپا خطر تسلیحات اتمی انگلستان و فرانسه، یعنی متحدان آمریكا و اسراییل، تهدیدی برای خاك روسیه به شمار می‌روند. این كشورهای اروپائی به طرزی مشتاقانه قطعنامه‌ای را به ایران تحمیل كردند كه بطور ناگزیری باعث جنگ خواهد شد ـ جنگی كه، همانگونه كه استدلال شد، بی‌درنگ به جنگ هسته‌ای تبدیل خواهد شد. باری، تسلیحات اتمی اروپا خاك روسیه را تهدید می‌كند. گرچه روسیه، درست مانند چین، سعی كرد تا آنجایی كه قدرت دارد و امكانات آن اجازه می‌دهد، از بروز این نتیجه اجتناب كند.

اقتصاد این ابرقدرت (آمریكاـم) مانند خانه‌ای كاغذی فرو خواهد ریخت. جامعه آمریكا كمتر از هر جامعه دیگری آمادگی تحمل فاجعه‌ای را دارد كه توسط خود امپراطوری آمریكا ایجاد می‌شود.

ما نمی‌دانیم تاثیر این بمب‌های اتمی ـ كه در نقاط مختف كره زمین، بطور گریزناپذیری منفجر خواهند شد ـ بر محیط زیست چیست. این چیزی است كه در حالت بسیار كمتر وخیمش، می‌رود در سطحی بسیار وسیع اتفاق می‌افتد. هرگونه گمانه‌زنی در این مورد، به نظر من، فقط داستان‌پردازی علمی ـ تخیلی است.

 

منتشره تارنگاشت «عدالتخانه»


July 4th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی